درد دل
انزوای درد را در مان بجز احساس نیست
خوشه چین را وقت خرمن احتیاج داس نیست
پیش بیدردان علاج درد جستن ابلهیست
آبرو را عزتی باید کسی را پاس نیست
درددل راچاره جستم ناامیدی رخنه کرد
تار وپود جستجورا همت کرباس نیست
دست را بهر طلب بر آسمان کردم بلند
وین ندا آمد که در این جا الهناس نیست
پیش شیطان رفتم واز وی مدد جستم نکرد
اعتماد و اعتقاد هم خالی از وسواس نیست
طیب و اشهد زبان لال را گویا نکرد
گوش کر را بینشی بر سورهء اخلاص نیست
نقش موزون حسن معنی را معین میکند
زشت را زیبا نمودن خلقت عکاس نیست
دل ترک بر داشت بردم در دکان شیشه گر
وین عجب بین دربساطش خط کش و الماس نیست
نوشته های دیگران()