سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرچه بدان بسنده کردن توان ، بس بود همان . [نهج البلاغه]
بهمن ماه 1385 - طلوع عشق
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||
منتظرتم نازنین.........

علی رضا :: دوشنبه 85/9/27 ساعت 2:44 عصر

تو را من چشم در راهم....

اره منتظرتم و دلتنگ...

کوله بارمو بستم وراهی سفرم...

اما بدون همسفر....دستاتو بهم بده و باهام راهی شو...

بیا وتنهام نذارآخه  من به بودنت نیاز دارم ...

بهم نفس بده وامید بودن ونوشتن..

من خونمو عوض کردم اما هنوزم همون مهتابم..

با همون دلتنگی ها و دلواپسی ها و دلخوشی ها...

تنهام نذار وبهم سر بزن..

 منتظرتم  ...

من تو دل ماه شب ۱۴ خونه کردم....

رفتم که بتابم....رفتم که بگم هیچ ابری نمی تونه جلوی بودنمو بگیره...با بودنت اینو به بقیه هم ثابت کن...

من هرجا که باشم بازم   منتظرتم ...

 ماه شب چهارده خونه دوم من و میعادگاه من و تو...

تنهام نذار....

م ن ت ظ ر ت م ....

 


نوشته های دیگران()

ملاقات با خدا

علی رضا :: جمعه 85/9/17 ساعت 9:16 عصر

 
 
 
ملاقات با خدا
پسر کوچکی تصمیم گرفت به ملاقات خدا برود و چون می دانست راه درازی را در پیش دارد مقداری کلوچه و نوشیدنی در چمدان گذاشت و سفرش را آغاز کرد. هنوز راه درازی را نرفته بود که در پارک چشمش به پیرزنی افتاد که روی صندلی نشسته بود و خیره به پرندگان نگاه می کرد.
پسرک کنار پیرزن نشست و چمدانش را باز کرد. می خواست چیزی بنوشد که متوجه گرسنگی پیرزن شد و کلوچه ای به او داد و پیرزن با حسی سرشار از قدرشناسی آن را گرفت و لبخندی نثار پسرک کرد. لبخندش آنقدر زیبا بود که پسرک خواست برای دیدن دوباره آن مقداری نوشیدنی نیز به او بدهد. لبخندهای پیرزن پسرک را غرق در لذت کرد.
آن دو تمام بعدازظهر را به خوردن و نوشیدن گذراندند بی آنکه کلمه ای بین آنها رد و بدل شود.
با تاریک شدن هوا پسرک تازه متوجه شد که چقدر خسته است و برای برگشتن به خانه از جا برخاست.اما هنوز چند قدمی پیش نرفته بود که با سرعت به سوی پیرزن بازگشت و او را در آغوش کشید و بار دیگر نظاره گر لبخند پیرزن شد.
مادر پسرک که با ورود او اوج لذت را در چهره وی تشخیص داد و علت را جویا شد. پسرک نیز در پاسخ گفت : "من امروز با خدا ناهار خوردم" و قبل از اینکه مادر چیزی بگوید اضافه کرد : " و لبخند او زیباترین لبخندی بود که تا به حال دیده ام"
پیرزن نیز سرشار از شادی وآرامش به خانه بازگشت و در پاسخ به پسرش که از حالات عجیب مادر شگفت زده شده بود گفت :
"امروز با خدا در پارک کلوچه خوردم . او بسیار جوانتر از آن است که انتظار داشتم

نوشته های دیگران()

برای تو مینویسم

علی رضا :: دوشنبه 85/9/13 ساعت 1:5 عصر

برای تو می‌نویسم، برای تویی که ازمن دوری ولی من نسبت به تو بیش از هر کس دیگری  که هر روز در کنارم هستند احساس نزدیکی می‌کنم.

برای تومی‌نویسم، برای تویی که خوبی من رامی‌خواهی ولی هیهات که خوبی من درفراموش کردن توست. من این خوبی را نمی خواهم. من چیزی را که سرانجامش به فراموشی تو ختم شود را نمی‌خواهم. من خوابی که کابوس رفتن تودرآن  باشد را نمی‌خواهم. من رویای شیرینی را که تودرآن نباشی را نیز نمی‌خواهم. من عشق دیگری نمی‌خواهم.

عزیزم! از تو نمی‌خواهم که برایم اشک بریزی. عاشقم باشی و شبها را با یاد من سپری کنی. برایم آرزوی خوشبختی بک جانبه را بکنی. نمی‌خواهم که اسیرم باشی، می‌خواهم باشی و عاشقانه زندگی کنی. خوشبخت باشی  وبگذاری با خوشبختی‌ات خوشبخت باشم.

ای رویای دست‌نیافتنی‌ام! وجودت را ازمن دریغ نکن. بگذار با بودنت شاد باشم.

 

Image hosting by TinyPic

نوشته های دیگران()

دیدار عشق

علی رضا :: سه شنبه 85/9/7 ساعت 11:46 عصر

Image hosting by TinyPic

 


نوشته های دیگران()

فراموشم نکن..............فراموشم نکن

علی رضا :: چهارشنبه 85/9/1 ساعت 11:12 عصر

تو که بودی دلیل بودنم

با اینکه از تو دورم ولی دوستت می دارم

فراموشم نکن چون بی تو تنهایم

ای تو که یار و یاورم بودی

تک ساربان کاروان عشقم تو بودی

از عرش تا فرش تنها تویی دلیل بودنم

فراموشم نکن چون دیگر جز تو چیزی ندانم

در زبانم جز نام تو هیچ نامی نبود

دلم غرق دریای عشقت بود

جز تو نجات غریقم کس نبود

من هنوز خواهان احساس تو هستم

خواهان خاک کویت من هستم

مگر تو نبودی معلم عشقم بودی

مگر تو نبودی که عاشق شدن آموختی

مگر تو نبودی که از عشق نام بردی

حال چه شد که همه چیز را از یاد بردی

حتی مرا که عشق خود نام بردی

تو که بودی دلیل بودنم

با اینکه از تو دورم فراموشم نکن

چون بی تو تنهایم

Image hosting by TinyPic 


نوشته های دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

از غمت ای نازنین
عشق من
دلم تنگه برات.......
ناز چشمات
[عناوین آرشیوشده]

About Us!
بهمن ماه 1385 - طلوع عشق
علی رضا
کاش می دیدم چیست آنچه از چشمانت تا عمق وجودم جاریست... آه وقتی که تو لبخند نگاهت را می تابانی بال مژگان بلندت را می خوابانی آه وقتی که تو چشمانت آن جام لبالب از جاندارو را سوی این تشنه جان می گردانی موج موسیقی عشق از دلم می گذرد...
Link to Us!

بهمن ماه 1385 - طلوع عشق

Hit
مجوع بازدیدها: 217349 بازدید

امروز: 1 بازدید

دیروز: 0 بازدید

Archive


مرداد ماه 1385
شهریور ماه 1385
مهر ماه 1385
آبان ماه 1385
آذر ماه 1385
دیماه 1385
بهمن ماه 1385
اسفند ماه 1385
فروردین ماه1386
خردادماه 1386
تیرماه 1386
مرداد ماه 1386
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386

links
دانلود download امپراطور دریا بازی موبایل نرم افزار کرک کد لینک
غروب عشق
سیمین خانوم
خانه ی نیلوفری(نادیا)
نسیم
نگاه خیس (ریحانه)
دریای بی ساحل(مریم خانوم)
نیلوفر آبی (فاطمه خانوم)
انتظار سبز (نغمه جون)
قشنگ من.الهه ی عشق من
ریحانه ی عزیز
قصه ی عشق (نازیلا )
آواره مجنون دیوانه (کلبه ی دومم)
دست نوشته های دختر باران
تو همونی که میخواستم
گلچین افغانی
یلدا ستایش
نسترن عزیز
احساس(ناهید و نازنین وغزل)
فرشته
پرنسس دایانا
دهکده ی عشق (غزل و نازنین)
انتظار خورشید (پریا )
خسته از تکرار شبها (هادی )
تک و تنها
زمانه( مینا)
من عاشقم........
و اما عشق.....( دوست خوبم علی)
سلطان علی (میهن دوستت دارم)
هنوز عاشقترینم (نازی جون)
اشک مهتاب
اشک مهتاب
دختر اواره ی باد
عشق شبانه(فریال)
میمیرم برات (شقایق)
گمشده در خطوط
مریم خانوم
خزان مهر(پریسا و سمیرا)
باران
آخرین بار ( آرزو خانوم)
دوست خوبم(مهدی)
کلبه ی عشق
سحر خانوم گل
ستاره
رفتنم را مقصد تقدیر شد( ناز گل عزیز)
یاسمین عاشق¾

LOGO LISTS


In yahoo

یــــاهـو

My music

Search



Submit mail