• وبلاگ : طلوع عشق
  • يادداشت : مريم كجايي؟....
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + قافي 

    کجايي ،اى ز جان خوشتر ؟ شبت خوش باد ، مريم جان

    بيا در من خوشي!! بنگر٬ شبت خوش باد ، مريم جان

    نگارا، بر سر کويت، دلم را هيچ اگر بينى

    ز من دلخسته ياد آور، شبت خوش باد ، مريم جان

    ز من چون مهر بگسستي، خوشى در خانه بنشستى

    مرا بگذاشتى بر در، شبت خوش باد ، مريم جان

    تو با عيش و طرب خوش باش و من با ناله و زارى

    مرا کان نيست اين بهتر، شبت خوش باد ، مريم جان

    مرا چون روزگار بد ز وصل تو جدا افکند

    بماندم عاجز و مضطر، شبت خوش باد ، مريم جان

    بماندم واله و حيران ميان خاک و خون غلتان

    دو لب خشک و دو ديده تر ، شبت خوش باد ، مريم جان

    منم امروز بيچاره، ز خان و مانم آواره

    نه دل در دست و نه دلبر، شبت خوش باد ، مريم جان

    مرا گويى که: اى قافا ، نه اى وصل مرا لايق

    تو را چون نيستم در خور؟ شبت خوش باد، مريم جان

    همى گفتم که: ناگاهي، بميرم در غم عشقت

    نکردى گفت من باور، شبت خوش باد ، مريم جان

    همي احمد سپارد جان و مي گويد ز درد دل:

    کجايي،اى ز جان خوشتر ؟ شبت خوش باد ، مريم جان